1
لغت immigration یک اسم غیرقابل شمارش به معنای مهاجرت است.
حالت فعلی این لغت immigrate به معنای مهاجرت کردن و به کسی که مهاجرت میکند immigrant (مهاجر) میگویند.
امروزه مهاجرت نقش مهمی در رشد اقتصادی کشور آمریکا ایفا میکند. | Nowadays, immigration plays a significant role in the economic cycle of the US. |
دولت بایستی امکانات بیشتری برای مهاجران قانونی فراهم کند. | The government should provide more facilities to the legal immigrants. |
از سال 1978 ایرانیان زیادی به آمریکا مهاجرت کردند. | Since 1978, many Iranian people immigrated to the US. |
او در سال 2005 با فرزندانش به فرانسه مهاجرت کرد و در آنجا | She immigrated with her children in 2005 and lived in France. |
مهاجرت غیرقانونی | illegal immigration |
مهاجرت گسترده | large-scale immigration |
مهاجرت دسته جمعی | mass immigration |
قوانین مهاجرت | immigration laws |
کارگر مهاجر | immigrant worker |
محدودیت های مهاجرت | restrictions on immigrations |
How to use immigration in a sentence
سوالات مربوط به immigration برای بحث آزاد در کلاس
هر سوالی در مورد مطالب بالا دارید میتوانید به صورت دیدگاه اضافه کنید.
سطح: