off

Don't bite off more than you can chew

معنای کلمه به کلمه: 
<p>بیشتر از آنچه که می توانی بجوی در دهانت نگذار.</p>

Do not take over responsibility for a task which is too difficult for you to handle.

مسئولیت کاری را که بیش از حد برایت سخت است و نمی توانی از پس آن بر بیایی قبول نکن.

معادل فارسی: 

لقمه بزرگتر از دهانت برندار.

مثال انگلیسی: 

Julia, I don't believe you promised to finish the project before the summer. You knew it was impossible! Don't bite off more than you can chew.

اشتراک در RSS - off