Speed and Volume
سرعت و بلندی صدا
A EXAMPLES (Read, Discuss and Practice)
A مثالها (بخوانید ، بحث کنید و تمرین کنید)
Speed
سرعت
Please speak a little more slowly. |
لطفاً اندکی آهستهتر صحبت کن. |
Could you please speak slowly? |
میشه لطفاً آهسته صحبت کنید؟ |
Would you mind not speaking quite so fast? |
میشه این قدر تند صحبت نکنید؟ |
Slow down a little, will you? |
یه خورده یواش تر صحبت کن، ممکنه؟ |
How about slowing down a little, O.K.? |
چطوره کم یواشتر صحبت کنیم، باشه؟ |
Volume
بلندی صدا
Please speak a little louder. |
لطفاً کمی بلندتر صحبت کن. |
Could you please speak a little louder? |
میشه کمی بلندتر صحبت کنی؟ |
Would you mind speaking a little more loudly? |
امکانش هست که کمی بلندتر صحبت کنی؟ |
I'm sorry, I can't hear you. |
متأسفم، صدات رو نمیشنوم. |
I can't hear a word you're saying. |
حتی یک کلمه از حرفات رو نمیشنوم. |
Speak up, will you. |
بلندتر صحبت کن، میشه؟ |
B MODELS (Read, Discuss and Perform the following model dialogues)
B مدلها (محاورههای مدل ذیل را بخوانید، موردبحث قراردهید و اجراکنید)
1. A man is calling from a pay-telephone on a busy street.
1. مردی از یک تلفن همگانی در یک خیابان شلوغ زنگ میزند.
W: ... and she was arrested last night...
M: What did you say? I can't hear you.
W: I said, “she was arrested last night."
M: I'm sorry, Mary. It's really noisy here. Can you please speak a little louder.
W: I SAID, “BETTY WAS ARRESTED LAST NIGHT." CAN YOU HEAR ME NOW?
M: Yeah, now I can hear you. What did you say? She was arrested???!!!
زن: ... و دیشب دستگیر شد …
مرد: چی گفتی؟ صدات رو نمیشنوم.
زن: گفتم « دیشب دستگیر شد.»
مرد: مری متأسفم. اینجا واقعاً سروصدا زیاده. میشه کمی بلندتر صحبت کنی؟
زن: گفتم «دیشب بتی دستگیر شد». حالا صدام رو داری؟
مرد: آره، الان میتونم صدات رو بشنوم. چی گفتی؟ دستگیر شد؟؟؟!!!
2. A foreign businessman is talking with an American colleague.
2. یک کاسب کار خارجی با همکار آمریکاییاش صحبت میکند.
AC: ... the model I showed you last night has all these money-saving features and more.. .
FBM: Excuse me, Chris, but I'm having a hard time following what you're saying. How about speaking a little louder, and a little more slowly, too, if you don't mind.
AC: I'm sorry. I sometimes forget that English is not your first language. How about we get out of the factory and go back to my office. I think we've seen everything here.
FBM: Fine with me. I hope it's a little quieter there .. .
همکار آمریکایی: مدلی که دیشب به شما نشان دادم، تمامی این ویژگیهای صرفهجویی کننده در هزینه و خیلی چیزهای دیگر ...را داراست
کاسب کار خارجی: کریس ببخشید، اما به سختی میتوانم حرفات رو دنبال کنم. اگر اشکالی نداره، بهتر نیست کمی بلندتر و اندکی هم آرام تر صحبت کنی.
همکار آمریکایی: ببخشید. گاهی اوقات فراموش میکنم که زبان انگلیسی زبان اول شما نیست. چطوره که از کارخانه خارج شویم و به دفتر من برگردیم. به گمانم همه چیز را در اینجا دیدهایم.
کاسب کار خارجی: من مشکلی ندارم. امیدوارم که آنجا قدری آرامتر باشد.
C SUGGESTED ACTIVITIES (Discuss and Perform)
How might you handle the following situations?
C فعالیتهای پیشنهادی (بحث کنید و انجام دهید)
در شرایط ذیل چگونه برخورد میکنید؟
1. You are talking with a friend about his family. You begin to think about something else, and you suddenly find that he's waiting for an answer to a question.
2. You are in a new city, and you're asking a person for directions at a busy bus-stop. You're having a hard time understanding and hearing the person.
3. You're talking with a friend long-distance on the telephone. The connection is bad.
4. You're trying to talk with a friend who always talks a mile a minute. You want him to slow down.
1. با دوستی راجع به خانوادهاش صحبت میکنید. شروع میکنید که در مورد چیز دیگری فکر کنید و ناگهان متوجه میشوید که که او منتظر پاسخ یک سؤال است.
2. شما در شهر جدیدی هستید و در یک ایستگاه اتوبوس شلوغ از کسی آدرس میپرسید. به سختی میتوانید صدای آن فرد را بشنوید و درک کنید.
3. در حال صحبت کردن با دوستی در دوردست از طریق تلفن هستید. ارتباط ضعیف است.
4. سعی میکنید با دوستی صحبت کنید که خیلی تند صحبت میکند. شما میخواهید که او کندتر صحبت کند.