0
round the clock [idiom]
all day and all night
شبانه روزی، ۲۴ ساعته
مثال:
Doctors and nurses worked round the clock to help those injured in the train crash.
دکترها و پرستاران ۲۴ ساعته کارکردند تا به مجروحان سانحه برخورد قطار کمک کنند.
لینک کوتاه به این لغت: