0
down in the mouth [idiom]
ناراحت، غمگین، افسرده
مثال:
What's wrong with him? He's so down in the mouth about everything.
اون مشکلش چیه؟ از همه چیز ناراحته.
معنای کلمه به کلمه:
پایین در دهان
لینک کوتاه به این لغت:
ناراحت، غمگین، افسرده
What's wrong with him? He's so down in the mouth about everything.
اون مشکلش چیه؟ از همه چیز ناراحته.