0
clear the air [idiom]
discussing something to remove bad feelings and misunderstanding between people
صحبت کردن درباره ی چیزی برای از بین بردن سوء تفاهم و حس بد میان افراد
برطرف کردن سوء تفاهم
مثال:
He finally cleared the air by saying that she was late just because of traffic and she didn’t mean to disrespect the rules.
بالاخره سوء تفاهم رو برطرف کرد و گفت به دلیل ترافیک دیر اومده و قصد بی احترامی به قوانین رو نداشته.
لینک کوتاه به این لغت: