سلام;
ممنون میشم کاربردهای big deal رو بگین و این جمله رو ترجمه کنید:
I know I'm probably making a big deal out of nothing, but I'm worried about you.
می دونم مسایل کوچک را گنده می
می دونم مسایل کوچک را گنده می کنم.اما من نگران تو هستم
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.
خیلی ممنون. کاربردهاش رو هم
خیلی ممنون. کاربردهاش رو هم میشه بگین؟ تا جایی که متوجه شدم از عبارت مثبتش big deal برای بیان یه چیز مهم استفاده میشه و از عبارت منفیش not big deal برای بیان چیز بی اهمیت. و یه مورد هم از دیکشنری کمبریج پیدا کردم که به معنیه "هنر کردی, شق القمر کردی و یا اینکه کار خاصی نکردی من بهتر از تو انجامش دادم:
A: I ran five miles this morning.
B: Big deel! I ran ten!
اولی میگه امروز صبح 5 مایل دویدم.
دومی میگه هنر کردی! من 10 مایل دویدم!
آیا معانی دیگه ای هم داره؟
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.
H there. This may help you:
H there. This may help you:
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.
Thanks dear teachere.
Thanks dear teacher.
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.